سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در فراق گل نرگس
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من
درباره وبلاگ


یا صاحب الزمان رمز ظهور تو ترک گناه و یکدلی و دعای ماست. سلام مولای من، سلام معشوق عالمیان، سلام انتظار منتظران می خواهم از جور زمانه بگویم ، می خواهم بگویم و بنویسم از فسادی که جهان را چون پرده ای فراگرفته اما زمان فرصتی است اندک و انسان آدمی است ناتوان. پس ذره ای از درد دلم را به زبان می آورم تا بدانی چقدر دلگیر و خسته ام. آغاز نامه به جهانبان جهان و جهانیان خدای هر دو جهان: مولای من می دانی چند سال است انتظار می کشم. از وقتی سخن گفته ام و معنای سخن خود را فهمیده ام انتظارت را می کشم. بیا و این انتظار مرا پایان بده. -------------------------------- چه روز ها که یک به یک غروب شد نیامدی ! چه اشک ها که در گلورسوب شد نیامدی!

تنها ماندی

یوسف ای گمشده در بی سر و سامانی ها
این غزلخوانی ها،معرکه گردانی ها
سر بازار شلوغ است تو تنها ماندی
همه جمع اند چه شهری،چه بیابانی ها
چیزی از سوره ی یوسف به عزیزی نرسید
بس که در حق تو کردند مسلمانی ها
همه در دست ترنجی و از این می رنجی
که به نام تو گرفتند چه مهمانی ها
(پیرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست)
خوش به حال تئ ونیمه شب زندانی ها
خواب دبدم که زلیخایم و عاشق شده ام
ای که تعبیر تو پایان پریشانی ها
(این چه شمعی است که عالم همه پروانه ی اوست)
این چه پروانه که کرده است پر افشانی ها
یوسف گمگشته دنباله ی این قصه کجاست؟
بشنو از نی که غریب اند نیستانی ها
بوی پیراهن خونین کسی می آیداین خبر را برسانید به کنعانی ها




موضوع مطلب : امام زمان, یوسف, تنها

چهارشنبه 88 تیر 24 :: 11:9 صبح

عشق های خیابانی
پشت بعضی از نگاه های مسموم و محبت های فریبا دره ی
هولناکی از سقوط و شب تاریکی از بد بختی است.
بعضی قیمت خود را نمی شناسند و خود را ارزان می فروشند.
همه مدعیان دوستی وعشق خریدار نیستند بلکه فقط قیمت می کنند.
اگر نور افکنی  بیندازید عمق تیرگی های  وحشتناک این عشق های خیابانی و تلفنی را خواهید دید.
شما که نمی خواهید  آینده ی خود را  آتش  بزنید  خیلی راحت  به هرکس  اعتماد  نکنید.
چشم دریای هوس
عاقلانه نیست که  انسان برای  لذت  دیگران عذاب الهی را برای  خود  بخرد.
وقتی چشم  دریای  هوس شود  قایق گناه   در آن حرکت  می کند و  موج عصیان   پدید  می آورد.
رابطه  (گناه) و (نگاه) چه قدر  است؟
آنان که از تیر نگاه های مسموم پروا نمی کنند شکار گرگهای هوسران می شوند.
آنگاه  دست و پا زدن ها به جایی  نمی رسد.
برای  مصون  ماندن از (تیرنگاه) چه باید کرد؟
خود فراموشی
هوشیار باشی م که دام های فریب  جاذبه های گناه  آنتن های وسوسه گر  وفیلم ها و سیدی های دجال گونه  ایمان وعفاف  ما را  نربایند.
خدا فراموشی  خود فراموشی  را  در پی  دارد.
هر که ارزش  خود را  نداند  خویش ر ا حراج  می کن د و زیر  قیمت  واقعی  می فروشد.
ارزش  اجناس  دست دوم  خیلی  پایین تر  است.
دام گناه
باید  (دام)  و(دانه)  را  شناخت.
ما هر لحظه  بر سر دو راهی  (فسق )و (فلاح ) ایستاده ایم.
بیش از هر چیز نیازمند (چراغ ایمان) و (سپرتقوا )و چشمان  آگاه  وعبرت بین  هستیم تا در  پیچ وخم  زندگی در کام  فساد و دام نیفتیم.
گوهر عفاف را پاس بداریم  تا  کرامت انسانی  خود را از دست  ندهیم.
قیمت وجود
صاحبان گنج و گوهر  جواهرات خود را  در معرض دست و دید رهگذران  نمی گذارند تا جلوه کند  و سارق را به هوس اندازد.
کاش  بانوان  قدر و قیمت وجو د خود را بدانند و با جلوه گری  چشم و دل هوس بازان  را نربایند  و گنج عفاف را
در معرض هجوم وغارت قرار ندهند.
بعضی ها  چه راحت  خود را به دام  می اندازند  و با پای خود  به قربانگاه  می روند!
مروارید نفیس
پاکدامنی  و عفاف گوهری  قیمتی و مرواریدی  ارزنده است  که باید  با هزاران  چشم از آن مراقبت کرد.
این گوهر اگر گم شود  دیگر بدست  نمی آید واین مروارید  اگر بشکند دیگر درست نمی شود.
پس مواظب دزدان عفاف و غارتگران سرمایه حجاب باشیم.
مگر مروارید شکسته قیمتی دارد؟




موضوع مطلب : عشق خیابانی, چشم, دریای هوس, دام گناه, قیمت وجود

دوشنبه 88 تیر 22 :: 5:59 عصر

حراج عشق
کاش انسان ها به اندازه  کالایی که می خرند در دل بستن ومحبت پیدا کردن ها هم حوصله ووسواس به خرج دهند.
حیف است که دلها بی در و دروازه باشد و عشق ها بی هویت و بی شناسنامه.
چرا بعضی به (گدایی عشق )می پردازند و بعضی به حراج عشق؟
باید از چه گذشت تا به چه رسید؟
آیاآنچه از دست میدهیم به آنچه بدست می آوریم می ارزد؟
برنده ایم یا بازنده؟
تر کش های نگاه
آیا آمار مصدومین (ترکش  نگاه) را دارید؟
آیا ضایعات (تیرهای مسموم نگاه)را می شناسید؟
آیا میدانید چه تعداد مبتلایان به ویروس هوس در بستر گناه آرمیده اند؟
خواهران ما باید در (سنگرحجاب) موضع بگیرند وبرادران ما باید با (واکسن تقوا)خود را واکسینه کنند وگرنه عوارض (نگاه)و(بد حجابی) دامن دو طرف را میگیرد.
شکرانه ی نعمت جمال
اگر زیبایی و جمال نعمت خداست شکرانه ی ان هم عفاف و پاکدامنی است.
کسانی که به خاطر زیبایی رخسار و دلفریبی اندام به گناه می افتند یا دیگران را به گناه می اندازند حق این نعمت را ادا نکر ده اند.
جمال  هرگز مجوز ارتکاب گناه و افتادن  به دام و دامن آلودگی و افکندن دیگران به باتلاق  فساد نمی شود.
روزی از این نعمت سوال خواهد شد و حسرت برای آنان است که از این راه به دوزخ بروند.




موضوع مطلب : نگاه, عشق

یکشنبه 88 تیر 21 :: 12:35 عصر

کاش می شد  نگاه پر از خستگی ات را معنا کرد
کاش می شد دست های پینه بسته ی تو را در دفتر خاطرات کشید
کاش می شد برای دعا کردن تو بهترین شعر را سرود
کاش می شد گل را فقط برای چشم های تو چید
کاش می شد غروب چشم هایت را ندید. 
کاش منم مترجم نگاه عاشقت بودم




موضوع مطلب : روز پدر

شنبه 88 تیر 13 :: 1:9 عصر
عمریست که جانم زگنه در خواب است
درظلمت شب در طلب مهتاب است
اخرین جمعه ی سال است ولی این دیده
بی نصیب از صنم روی رخ ارباب است 



موضوع مطلب :

پنج شنبه 88 تیر 11 :: 11:47 عصر
قصه ی بچه بسیجی
یه روزی روزگاری دو تا بچه بسیجی
نمی دونم کجا بود تو فکه یا دوعیجی
تو فاو یا تو شلمچه تو کرخه یا موسیان
مهران یا دهلران تو تنگه یحاجیان
تو اون گلوله بارون کنارهم نشستند
دست توی دست هم با هم جناق نشستند
دست توی دست هم با هم جناق نشستند
با هم قرار گذاشتندقدر هم رو بدونن
برای دین بمیرن برای دین بمونن
با هم قرار گذاشتن که توی زندگیشون
رفیق باشن و لیکن اگر یه روز یکیشون
پرید واز قفس رفت اون یکی کم نیاره
به پای این قرارداد زندگیشو بذاره
سالها گذشت واما بسیجی های باهوش
نمی ذاشتن که اون عهد هرگزبشه فراموش
یه روز یکی از اون دو یه مهر به اون یکی داد
اون یکی با زرنگی مهر گرفت و گفت:(یاد)
روز دیگه اون یکی رفت وشقایقی چید
برد وداد به رفیقش صورت اونو بوسید
گل رو گرفت و گفتش (بسیجی دست مریزاد)
قربون دستت داداش گل رو گرفت . گفت: (یاد)
عکسهای یادگاری جورابهای مردونه
سربندهای رنگارنگ انگشتری و شونه
این میداد به اون یکی اون یکی به این میداد
ولی هر کی می گرفت می خندید و میگفت:(یاد)
هی روزا و هفته ها از پی هم میگذشت
تا که یه روز صدایی این طور پیچید توی دشت
یکی نعره می کشید:(عراقیها اومدند
ماسکهاتونو بذارین که شیمیایی زدند)
از اون دوتا یکیشون در صندوقو گشود
ماسک خودش بود ولی ماسک رفیقش نبود
دستشو برد تو صندوق ماسک گازشو برداشت،
پرید روی صورت دوست قدیمی گذاشت
همسنگر قدیمش دست اونو گرفتش
هل داد به سمت خودش نعره کشید و گفتش:
(چرا می خوای ماسکتو رو صورتم بذاری
بذار که من بپرم تو دوتا دختر داری)
ولی اون اینجوری گفت:(تو رو به جان امام
حرف منو قبول کن نگو ماسک رو نمی خوام)
زد زیر گریه و گفت اسم امامو نبر
ماسکو رو صورت بذار آبرو ما رو بخر
زد زیر گوشش و گفت:کشکی قسم نخوردم
بچه چرا حالیت نیست؟اسم امام رو بردم
ماسکو رفیقش گرفت گاز توی سنگر اومد
وقتی می خواست بپره رفیقشو بغل زد
لحظه های آخرین وقتی می رفتش از هوش
خندید و گفت:برادر یادم تو را فراموش
آهای آهای برادر گوش بده با تو هستم
یادت میاد یه روزی باهات جناغ شکستم
تویی که روزمرّگیت توی خونه نشونده
تویی که بعد چند سال هیچی یادت نمونده
عکسای یادگاری جورابهای مردونه
سربندهای رنگارنگ انگشتری و شونه
هرچی رو بهت می دم روی زمین میندازی
میگی همش دروغ بود(یاد) نمیگی، می بازی
:: ابوالفضل سپهر ::



موضوع مطلب : قصه, بسیجی, ابوالفضل سپهر

سه شنبه 88 تیر 9 :: 3:2 عصر
عصر یک جمعه ی دلگیر
دلم گفت،بگویم که چرا عشق به انسان نرسیدست؟
چرا آب به گلدان نرسیدست؟
و هنوزم که هنوز است غم عشق به پایان نرسیدست
بگو حافظ دل خسته ز شیراز بیاید بنویسد،
که هنوزم که هنوز است چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیدست؟
عصر این جمعه ی دلگیر، وجود تو کنار دل هر بیدل دیوانه شود حس،
                                                                           تو کجایی گل نرگس؟



موضوع مطلب : انتظار, جمعه

سه شنبه 88 تیر 9 :: 12:11 صبح
1 2 >
پیوندها
لوگو
یا صاحب الزمان رمز ظهور تو ترک گناه و یکدلی و دعای ماست. سلام مولای من، سلام معشوق عالمیان، سلام انتظار منتظران می خواهم از جور زمانه بگویم ، می خواهم بگویم و بنویسم از فسادی که جهان را چون پرده ای فراگرفته اما زمان فرصتی است اندک و انسان آدمی است ناتوان. پس ذره ای از درد دلم را به زبان می آورم تا بدانی چقدر دلگیر و خسته ام. آغاز نامه به جهانبان جهان و جهانیان خدای هر دو جهان: مولای من می دانی چند سال است انتظار می کشم. از وقتی سخن گفته ام و معنای سخن خود را فهمیده ام انتظارت را می کشم. بیا و این انتظار مرا پایان بده. 


              --------------------------------
     چه روز ها که یک به یک غروب شد نیامدی !

       چه اشک ها که در گلورسوب شد نیامدی!
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 8
  • بازدید دیروز: 9
  • کل بازدیدها: 254353
امکانات جانبی



قالب بلاگفا

قالب وبلاگ

purchase vpn

بازی اندروید