سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در فراق گل نرگس
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من
درباره وبلاگ


یا صاحب الزمان رمز ظهور تو ترک گناه و یکدلی و دعای ماست. سلام مولای من، سلام معشوق عالمیان، سلام انتظار منتظران می خواهم از جور زمانه بگویم ، می خواهم بگویم و بنویسم از فسادی که جهان را چون پرده ای فراگرفته اما زمان فرصتی است اندک و انسان آدمی است ناتوان. پس ذره ای از درد دلم را به زبان می آورم تا بدانی چقدر دلگیر و خسته ام. آغاز نامه به جهانبان جهان و جهانیان خدای هر دو جهان: مولای من می دانی چند سال است انتظار می کشم. از وقتی سخن گفته ام و معنای سخن خود را فهمیده ام انتظارت را می کشم. بیا و این انتظار مرا پایان بده. -------------------------------- چه روز ها که یک به یک غروب شد نیامدی ! چه اشک ها که در گلورسوب شد نیامدی!

یکی از انگیزه­های اعتقاد به جبر،‌ علم گسترده و پیشین خدا است که بر کلیه حوادث جهان، و از آن جمله افعال انسانها احاطه دارد و چنین علمی از نظر برخی، مایه سلب اختیار و مجبور بودن بشر در کارهای اوست. این شبهه را می­توان می­توان این گونه بیان کرد:

«علم خدا از نخست به کلیه حوادث و رخدادهای که در جهان واقع می­شود، تعلق گرفته است او از ازل می­داند که فلان پدیده و فعل خاص در کدام روز و در چه شرایطی محقق و عملی خواهد بود، در این صورت انسان یاد شده، از انجام آن کار ناچار و ناگزیر است و ترک آن برای او ممکن نیست، زیرا اندیشه امکان ترک، ملازم با این است که علم خدا صحیح و پا برجا نبوده و آمیخته با جهل بوده باشد، و این بر خلاف فرض ماست که خدا بر همه چیز از ازل آگاه است.»
 
بررسی
برای پاسخ به این پرسش چند راه طی شده است:
1-    پاسخ نقضی
  اگر علم ازلی و پیشین خداوند سرچشمه جبری بودن افعال انسانها باشد، خداوند نیز فاعل مختار نخواهد بود، زیرا همان­گونه که خداوند از ازل بر افعال انسانها عالم و آگاه است، بر افعال خود نیز علم و آگاهی دارد و در این صورت اگر علم ازلی مایه سلب اختیار و مجبور بودن فاعل است، باید خدا را نیز فاعل و آفریدگار مجبور بدانیم. در حالی که خود کسانی که اعتقاد به مجبور بودن انسان هستند، نیز خداوند را فاعل مختار می‌داند.[1]
2- پاسخ حلی
  الف) علم مقوله‌ای و اختیار و اراده مقوله‌ای دیگر است و ایندو با هم تزاحمی ندارند (تا بگوییم افعال اختیاری یعنی اختیار هر یک از فعل یا ترک چیزی، و چون خداوند می‌داند ما یا فعل را انتخاب می‌کنیم یا ترک آن را، پس مجبوریم واختیاری در کار نیست) زیرا اگر دو راننده با اختیار تمام مشغول رانندگی یا دو شاگرد مدرسه مشغول درس خواندن باشند و شما روی محاسباتی بدانید که ایندو با سرعت و کیفیت درس خواندنی که دارند قطعا در ساعت خاصی در نقطه مشخص با یکدیگر تلاقی خواهند کرد یا یکی از دیگری سبقت خواهد گرفت، آیا وقتی با یکدیگر برخورد کردند یا یکی سبقت گرفت، علت آن علم شماست و با آن دو همچون دو فاعل بی­اختیار و اراده معامله می‌شود؟! پس علم الهی نیز هرگز سلب اختیار از ما نمی‌کند.[2]
  ب) علم خداوند به افعال انسان، به صورت مطلق تعلق نمی­پذیرد، بلکه متعلق علم خداوند، عمل انسان با تمام خصوصیات آن است که از جمله می­توان به اختیاری بودن آن و تاثیر اراده و قدرت انسان در وقوع آن اشاره کرد. بنابراین خداوند از ازل می­داند که انسان با بهره­گیری از اختیار خود، اعمال خاصی را انجام می­دهد و بدیهی است که در این صورت، نه تنها علم خداوند با اختیار انسان منافاتی ندارد،‌ بلکه آن را تاکید می­کند. نتیجه آنکه علم خداوند به صدور فعل از فاعل آن، با حفظ تمام خصوصیات موجود در فاعل تعلق می­گیرد. بنابراین اگر فاعلی فاقد شعور و اختیار باشد(مانند آتش که منشا حرارت می­شود) علم الهی به صدور فعل آن به نحو غیراختیاری تعلق می­پذیرد؛‌ یعنی خداوند از ازل می­داند که فلان آتش در زمان و مکان خاصی، به صورت غیراختیاری منشا ایجاد آتش می­شود. اما اگر فاعلی دارای شعور و اختیار باشد (مانند انسان در افعال اختیاری خویش)، متعلق علم الهی این است که فاعل مذکور با اختیار و گزینش آزاد خویش افعال خود را انجام دهد.[3]
  به عبارت دیگر، کسانی که علم ازلی الهی را نافی اختیار انسان می­دانند تنها به اصل تحقق فعل انسان توجه نموده و از مبادی دور و نزدیک آن غفلت ورزیده­اند، زیرا همان­طوری که خدا از اصل صدور افعال فاعل­های بی­اختیار و دارای اختیار از ازل آگاه است، از خصوصیت آن فاعل­ها و مبادی آنها نیز آگاه می­باشد،‌بنابراین خدا از ازل می­داند که آتش، فعل خود را بدون آگاهی و اختیار و انتخاب انجام می­دهد همچنانکه می­داند که انسان آگاهانه و آزادانه به بخشی از کارهای خود تحقق می­بخشد و از سویی،‌چون علم خدا واقع­نما است و کوچکترین تخلف و خطایی به آن راه ندارد مقتضای این واقع­نمایی این است که آتش در فعل خود بی­اختیار، و انسان در کارهای خود مختار و آزاد باشد و این چنین علم پیشین درباره انسان نه تنها مایه مجبور بودن انسان نیست، بلکه به اختیار و آزادی او تحکیم می­بخشد.[4]
  علامه طباطبایی در این زمینه می­نویسد:
«خدا از هر پدیده­ای با خصوصیات و وی‍‍ژگیهایی که دارد،‌ آگاه است او از کارهای اختیاری انسان با همین ویژگی (اختیاری بودن) از ازل آگاه است و در این صورت ممکن نیست کارهای اختیاری به صورت غیر­اختیاری انجام شود. (زیرا لازمه آن انقلاب در علم خدا بوده و علم او واقع­نما نخواهد بود.)[5]


[1] . سبحانی،‌ جعفر، جبر و اختیار، قم، موسسه امام صادق(ع)، چاپ اول، 1381، ص88 [2] . غرویان، محسن، غلامی، محمدرضا، میرباقری، سید محمد باقر، بحثی مسبوط در آموزش عقاید، قم، اول، 1371، ج 1، ص 173-174.[3] . مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی هفتم، 1370، ج 1-2 ص 176، و عقاید استدلالی همان، و بحثی مسبوط همان، و محمد سعیدی مهر، آموزش کلام اسلامی (1)، خداشناسی، مرکز جانی علوم اسلامی، قم، 1377، ج 1، ص 342 و 343[4] . جبر و اختیار،‌ همان، ص89و90‌ .[5] طباطبایی،‌ محمد حسین، نهایه الحکمه،‌ مرحله 9، فصل 14

 




موضوع مطلب : علم الهی, اختیار انسان

دوشنبه 89 آبان 17 :: 4:18 عصر

پیوندها
لوگو
یا صاحب الزمان رمز ظهور تو ترک گناه و یکدلی و دعای ماست. سلام مولای من، سلام معشوق عالمیان، سلام انتظار منتظران می خواهم از جور زمانه بگویم ، می خواهم بگویم و بنویسم از فسادی که جهان را چون پرده ای فراگرفته اما زمان فرصتی است اندک و انسان آدمی است ناتوان. پس ذره ای از درد دلم را به زبان می آورم تا بدانی چقدر دلگیر و خسته ام. آغاز نامه به جهانبان جهان و جهانیان خدای هر دو جهان: مولای من می دانی چند سال است انتظار می کشم. از وقتی سخن گفته ام و معنای سخن خود را فهمیده ام انتظارت را می کشم. بیا و این انتظار مرا پایان بده. 


              --------------------------------
     چه روز ها که یک به یک غروب شد نیامدی !

       چه اشک ها که در گلورسوب شد نیامدی!
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 14
  • بازدید دیروز: 13
  • کل بازدیدها: 251985
امکانات جانبی



قالب بلاگفا

قالب وبلاگ

purchase vpn

بازی اندروید